ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
هجرت سادات حسینی در سال دویست و دو هجری اتفاق افتاد، وجدّ این سادات را درآن عصر نه میل واراده شخصی، بلکه حوادث تاریخ به اینجا کشاند، مورخین وقایع آن را اینگونه نوشته اند.
وقتی هارون الرشید مرد، بین فرزندان وی بر سر خلافت جنگ آغاز شد، سرانجام مأمون پیروز و خلافت را به دست گرفت، اما حکومتی بی ثبات وناپایدار، مأمون برای تحکیم حکومت احتیاج به پایگاه مردمی داشت، لذا از امام رضا دعوت کرد تا به خراسان بیاید، امام رضا در پی دعوت وی در سال دویست هجری پای به ایران گذاشت، ودرسال دویست ویک هجری ولیعهد مأمون خلیفه عباسی شد، سپس به خانواده خود نامه نوشت تابه خراسان بیایند، درآن عهد اهل بیت و اصحاب شان درمدینه سخت درمضیقه بودند، به دنبال دعوت امام همه بنی هاشم که تعدادشان به سیزده هزار نفر می رسید، تصمیم گرفتند، از مدینه به سوی خراسان هجرت نمایند، این تعداد درغالب ده ها کاروان یکی پس از دیگری از راه های مختلف به سوی خراسان حرکت کردند، خبر این حرکت بزرگ درخراسان به خلیفه رسید، خلیفه جمع شدن این تعداد مرید در کنار مراد را برای خلافت خود خطر ناک تلقّی نمود، چرا که وی ولایت عهدی را با اسرار به امام تحمیل کرده بود، تا از اعتبار ایشان برای خلافت بی ثبات خود آبرو کسب کند، ولا غیر، لذا مخفیانه به حکام بلاد دستور داد، تا این کاروان ها را در بین راه تار ومار، واز رسیدن آنها به خراسان جلو گیری کنند، کاروانها از دستور خلیفه بی اطلاع بودند، و با توجه به دعوت امام آنهم به عنوان ولیعهد شاید انتظار استقبال هم داشتند، اما احتمال جنگ را هر گز نمی دادند، به همین دلیل بدون آمادگی دفاعی وآرایش جنگی سفر می کردند، لذا وقتی با تهاجم جنگی روبرو شدند، کاملاً غافلگیر وبی دفاع بودند، افراد ضعیف وناتوان دراین یورش ها قتل عام شدند، وآنهائیکه می توانستند ازمهلکه گریختند، عده ای ازفراریان درکوه ها مخفی شدند، وبه زندگی مخفی ادامه دادند، وبعد از مرگ هم در محل اختفا دفن شدند، عده ای هم از ترس مأموران به روستا های دور وامن پناه بردند ( تااینجا مطالب از روی تاریخ ومستند می باشد )
به احتمال قریب به یقین حسینی های عمقین از نسل یکی از پناه جویان گروه دوم است، که در ابتدای سده سوم هجری بعد از فراراز چنگ دشمن وارد منطقه و عمقین را برای رحل اقامت انتخاب کرده است، چرا که عمقین دربین سایر روستا ها از نظر موقعیت جغرافیای محل امن محسوب می شود، حضور یک سید از سلاله رسول الله در جمع روستائیان آن هم در آن عصر بی تردید بسیار خوش یُمن ومبارک تلقی می شده، لذا روستائیان مقدم او را گرامی داشتند، وبعد از وفات درمکان مناسب دفن کردند، دراواخر برمزار این بزرگوار کنبدی بنا کردند، و تحت عنوان سیدات زیارتگاه مردم بود، مزار این سیّد درسنوات اخیر توسط افراد سودجو و نا آگاه تخریب شد، وگنبد آن هم به مرور ویران گشت، وسنگ مزار آن که نام ونشان این بزرگوار بر روی ان حک شده بود ازبین رفت.