برخلاف تصور برخی مورخان، امام رضا ع در ظاهر ولیعهد مامون بود، ولی در عمل حکومت واحد جهانی تشکیل داده بود. برای درک بهتر این موضوع لازم است: بدانیم که سازمان های اداری، معمولا به دو دسته سازمان های رسمی و: غیر رسمی تقسیم می شوند: که موضوع روشن است. ساز مان رسمی یعنی همان چیزی که اعلام می شود. مانند دولت ها، که دارای سه قوه مقننه و مجریه و قضائیه هستند، یا شرکتها که دارای هیات مدیره و مدیرعامل و بازرسین می باشند. البته از نظر حضرت علی 5قوه وجود دارد: مردم و قوه نظامی یا نیروهای مسلح هم، به آن اضافه می شود. واین تقسیم وظائف از بالاترین مقام تا پایین ترین آن، بصورت نظام یافته ای در ارتباط شبکه ای، با هم عمل می کنند. مثلا سازمان ملل بعنوان عالیترین سازمان رسمی دارای، 5رکن است مجمع عمومی(مردم در دولت)، شورای امنیت(قوه نظامی) دبیرکل(قوه اجرایی) بازرسین و کمیته های فنی قانون گذاری است. اما مهم این است که در درون این سازمان های رسمی، دولت در سایه یا سازمان های غیر رسمی وجود دارد. سازمان های غیر رسمی، آینده هر سازمان هستند. یعنی هرکس می خواهد: دبیرکل، رئیس جمهور و یا مدیرعامل شود، باید ابتدا در فراکسیون های داخلی، مورد ارزیابی قرار بگیرد. و با لابی گری های سازمان غیر رسمی، برای مدیرعاملی معرفی، و رای لازم را کسب کند. این سازمانها مانند احزاب در درون دولتها عمل می کنند. و گاهی بصورت لابی هم باقی می مانند. مثل لابی صهیونیستها در امریکا، که در همه چیز نقش داشتند. علویان یا هوادران امام رضا ع در آن دوران، نقش محوری داشتند گرچه مقام های رسمی نداشتند! مثلا وقتی امین الرشید به حکومت رسید، دستور داد تا مردم مدینه برای سرکوب برادرش، عازم مرو شوند ولی انها گفتند که: امام رضا اجازه نداده! با اینکه امام رضا هیچ منصب دولتی نداشت، ولی فرمان او در سراسر دنیای ان روز، مطاع بود. دنیای آن روز تا زمان تشکیل سازمان ملل، فقط یک حکومت می شناخت: و آن ایران بود. بقیه شهر بودند، نه کشور! شهر روم، آتن یا قسطنطنیه. و خود را در برابر حکومت هارون، یا امین و مامون، عددی نمی دانستند. به همین دلیل است که مامون برای مبارزه با امام رضا، دستور می دهد تمام روحانیون مسیحی، یهودی و زرتشتی در مرو جمع شوند، و به مناظره با امام رضا بپردازند. آنها همه مطیع مامون بودند. ولی بعد از مناظره، مطیع امام رضا شدند. به این ترتیب رهبری امام رضا ع، از حد و اندازه مدیریت مامون فراتر رفت. گرچه سازمان رسمی در دست مامون بود، ولی سازمان غیر رسمی امام رضا، در همه جای دنیا نماینده داشت، که امام زادگان امروز، این شکوه وعظمت را نشان می دهند. نه تنها امام رضا بلکه حضرت علی ع هم، حکومت واحد جهانی داشت. روم و اروپا و تمام آسیا، گرچه ظاهرا دارای سازمان رسمی و حکومتی بودند، ولی عملا تابع رهبری حضرت علی بودند. پیامبر اسلام هم گرچه در مدینه بود، ولی همه حکومت های رسمی ان موقع، تابع بودند. اصلا معنی پیامبران اولوالعزم، به همین مصداق است که آنها، برای همه جهان مبعوث شدند! تا حکومت واحد جهانی را تشکیل دهند. و به مقام امامت برسند. حضرت ابراهیم و موسی و عیسی با وحی الهی، به نبوت مبعوث شدند، ولی وقتی در جامعه پذیرفته شده، حکومت های جهانی در برابر انها خاضع شدند، به مقام امامت هم رسیده، دارای امت واحده شدند. ایران هم، گرچه در ظاهر در جغرافیای تعین شده: توسط انگلیس محصور است، ولی آمریکا و اروپا و آسیا، رهبری آن را پذیرفته اند. مقاومت برخی از شیاطین هم رو به پایان است.
World Government of Imam Reza
Contrary to some historians' beliefs, Imam Reza (as) was apparently the crown prince of Mammon, but in practice he formed a single world government. To better understand this, it is important to know that administrative organizations are usually divided into two categories: formal and informal: the issue is clear. Our official instrument is what is announced. Such as governments, which have three branches of government: the legislature, the executive, and the judiciary, or companies that have a board of directors, a director, and an inspector? Of course, according to Imam Ali, there are five forces: the people and the military or the armed forces are added to it. And this division of tasks, from the highest to the lowest, operates in a systematic way in network communication. For example, the United Nations, as the highest official organization, has five pillars: the General Assembly (the people in government), the Security Council (the military), the secretary general (the executive branch), the inspectors, and the technical committees. But the important thing is that within these formal organizations, there is a government in the shadows or informal organizations. Informal organizations are the future of any organization. That is, anyone who wants to be secretary general, president, or CEO must first be evaluated in domestic factions. And with the lobbying of the informal organization, to introduce the CEO, and get the necessary votes. These organizations act like parties within governments. And sometimes they stay in the lobby. Like the Zionist lobby in America, which played a role in everything? The Alewives or the supporters of Imam Reza (as) played a pivotal role at that time, although they did not have official positions! For example, when Amin al-Rasheed came to power, he ordered the people of Medina to go to Merv to suppress his brother, but they said: Imam Reza did not allow it! Although Imam Reza had no government position, his command was obeyed throughout the world of that day. Until the formation of the United Nations, the world of that day knew only one government: and that was Iran. The rest were cities, not countries! The city of Rome, Athens or Constantinople. And they did not consider themselves a number against the rule of Aaron, or Amin and Mammon. That is why Mammon, in order to fight against Imam Reza, orders all Christian, Jewish and Zoroastrian clerics to gather in Marv and to debate with Imam Reza. They were all obedient to Mammon. But after the debate, they obeyed Imam Reza. In this way, the leadership of Imam Reza (as) went beyond the limits of Mammon’s management. Although the official organization was in Mammon’s hands, Imam Reza's informal organization was represented all over the world, and today's Imamzadegan show this glory. Not only Imam Reza but also Imam Ali (as) had a single world government. Although Rome, Europe, and all of Asia apparently had official and governmental organizations, they were in fact subject to the leadership of Imam Ali. Although the Prophet of Islam was in Medina, all official governments at the time were subordinate. Basically, the meaning of the first prophets is that they were sent to the whole world! To form a single world government. And reach the position of Imamate. Abraham, Moses, and Jesus were sent to prophecy by divine revelation, but when they were accepted into society, the world governments were humbled before them, and they became leaders and had a single nation. Iran, although seemingly in a designated geography, is surrounded by Britain, but the United States, Europe, and Asia have accepted its leadership. The resistance of some demons is also coming to an end.
حکومة الإمام رضا العالمیة
على عکس معتقدات بعض المؤرخین ، کان الإمام رضا (علیه السلام) على ما یبدو ولی عهد مأمون ، ولکن فی الواقع شکل حکومة عالمیة واحدة. لفهم ذلک بشکل أفضل ، من المهم معرفة أن المنظمات الإداریة عادة ما تنقسم إلى فئتین: رسمیة وغیر رسمیة: القضیة واضحة. صکنا الرسمی هو ما أعلن. مثل الحکومات التی لها ثلاثة فروع للحکومة: السلطة التشریعیة ، والسلطة التنفیذیة ، والسلطة القضائیة ، أو الشرکات التی لدیها مجلس إدارة ومدیر ومفتش. طبقاً للإمام علی ، هناک خمس قوى: الشعب والجیش أو القوات المسلحة أضیفت إلیه. وهذا التقسیم للمهام ، من الأعلى إلى الأدنى ، یعمل بطریقة منهجیة فی اتصالات الشبکة. على سبیل المثال ، لدى الأمم المتحدة ، بصفتها أعلى منظمة رسمیة ، خمس رکائز: الجمعیة العامة (الشعب فی الحکومة) ، مجلس الأمن (الجیش) ، الأمین العام (السلطة التنفیذیة) ، المفتشون واللجان التشریعیة الفنیة. لکن الشیء المهم هو أنه داخل هذه المنظمات الرسمیة ، هناک حکومة فی الظل أو المنظمات غیر الرسمیة. المنظمات غیر الرسمیة هی مستقبل أی منظمة. أی أن أی شخص یرید أن یکون أمینًا عامًا أو رئیسًا أو رئیسًا تنفیذیًا یجب أولاً تقییمه فی الفصائل المحلیة. ومع الضغط الذی تمارسه المنظمة غیر الرسمیة ، لتقدیم الرئیس التنفیذی والحصول على الأصوات اللازمة. تعمل هذه المنظمات مثل الأحزاب داخل الحکومات. وأحیانًا یبقون فی الردهة. مثل اللوبی الصهیونی فی أمریکا ، الذی لعب دورًا فی کل شیء. لعب العلویون أو مؤیدو الإمام رضا (علیه السلام) دورًا محوریًا فی ذلک الوقت ، على الرغم من أنهم لم یکن لدیهم مناصب رسمیة! على سبیل المثال ، عندما وصل أمین الرشید إلى السلطة ، أمر أهالی المدینة بالتوجه إلى میرف لقمع أخیه ، لکنهم قالوا: الإمام رضا لم یسمح بذلک! على الرغم من أن الإمام رضا لم یکن لدیه منصب حکومی ، فقد تم إخضاع قیادته فی جمیع أنحاء العالم فی ذلک الیوم. حتى تشکیل الأمم المتحدة ، کان عالم ذلک الیوم یعرف حکومة واحدة فقط: وهی إیران. والباقی مدن ، ولیست دولا! مدینة روما أو أثینا أو القسطنطینیة. ولم یعتبروا أنفسهم رقمًا ضد حکم هارون أو أمین ومأمون. هذا هو السبب فی أن مأمون ، من أجل محاربة الإمام رضا ، یأمر جمیع رجال الدین المسیحیین والیهود والزرادشتین بالتجمع فی میرف ، ومناقشة الإمام رضا. کانوا جمیعًا مطیعین لمامون. ولکن بعد النقاش ، أطاعوا الإمام رضا. بهذه الطریقة ، تجاوزت قیادة الإمام رضا (علیه السلام) حدود إدارة مأمون. على الرغم من أن المنظمة الرسمیة کانت فی أیدی مأمون ، فإن المنظمة غیر الرسمیة للإمام رضا کانت ممثلة فی جمیع أنحاء العالم ، ویظهر هذا الإمام الیوم فی هذا المجد. لم یکن للإمام رضا فحسب بل للإمام علی (ع) حکومة عالمیة واحدة. على الرغم من أن روما وأوروبا وجمیع آسیا لدیها على ما یبدو منظمات رسمیة وحکومیة ، إلا أنها فی الواقع تخضع لقیادة الإمام علی. على الرغم من أن نبی الإسلام کان فی المدینة المنورة ، کانت جمیع الحکومات الرسمیة فی ذلک الوقت تابعة. فی الأساس ، معنى الأنبیاء الأول هو أنهم أرسلوا إلى العالم کله! لتشکیل حکومة عالمیة واحدة. وتصل إلى موقع الإمامة. تم إرسال إبراهیم وموسى ویسوع إلى النبوة عن طریق الوحی الإلهی ، ولکن عندما تم قبولهم فی المجتمع ، کانت حکومات العالم متواضعة أمامهم ، وأصبحوا قادة وأمة واحدة. إیران ، على الرغم من أنها تبدو فی منطقة جغرافیة محددة ، محاطة ببریطانیا ، لکن الولایات المتحدة وأوروبا وآسیا قبلت قیادتها. إن مقاومة بعض الشیاطین تقترب أیضًا من نهایتها.
İmam Rza Dünya Hökuməti
Bəzi tarixçilərin inancının əksinə olaraq, İmam Rza (ə), görünür, Mamun tac şahzadəsi idi, amma praktikada vahid dünya hökumətini yaratdı. Bunu daha yaxşı başa düşmək üçün inzibati təşkilatların adətən iki kateqoriyaya bölündüyünü bilmək vacibdir: rəsmi və qeyri-rəsmi: məsələ aydındır. Rəsmi alətimiz elan olunan şeydir. Hökümətin üç qolu olan hökumətlər: qanunverici, icraedici və məhkəmə sistemi və ya idarə heyəti və bir direktor və müfəttiş olan şirkətlər. Əlbəttə, İmam Əlinin dediyinə görə beş qüvvə var: xalq və hərbi və ya silahlı qüvvələr ona əlavə olunur. Və ən yüksəkdən ən aşağıya qədər olan bu vəzifələr bölgüsü şəbəkə əlaqəsində sistemli bir şəkildə işləyir. Məsələn, Birləşmiş Millətlər Təşkilatı, ən yüksək rəsmi təşkilat olaraq beş sütununa malikdir: Baş Məclis (hökumətdəki insanlar), Təhlükəsizlik Şurası (hərbi), baş katib (icra hakimiyyəti), müfəttişlər və texniki qanunvericilik komitələri. Ancaq vacib olan odur ki, bu rəsmi təşkilatlar içərisində kölgələrdə və ya qeyri-rəsmi təşkilatlarda bir hökumət var. Qeyri-rəsmi təşkilatlar istənilən təşkilatın gələcəyidir. Yəni baş katib, prezident və ya icraçı olmaq istəyən hər kəs əvvəlcə daxili fraksiyalarda qiymətləndirilməlidir. Qeyri-rəsmi təşkilatın lobbiçiliyi ilə CEO-nu tanıtmaq və lazımi səsləri almaq. Bu təşkilatlar hökumətlərdəki partiyalar kimi fəaliyyət göstərir. Və bəzən foyedə qalırlar. Hər şeydə rol oynayan Amerikadakı sionist lobbisi kimi. Ələvilər və ya İmam Rza (ə) tərəfdarları o dövrdə rəsmi mövqe tutmadığı halda əsas rol oynayırdılar! Məsələn, Amin ər-Rəşid hakimiyyətə gəldikdə, Mədinə xalqına qardaşını sıxışdırmaq üçün Mərvə getmələrini əmr etdi, ancaq dedilər: İmam Rza buna icazə vermədi! İmam Rza hökumətin mövqeyinə sahib olmasa da, əmrinə o günün bütün dünyasında itaət edildi. Birləşmiş Millətlər Təşkilatı yaranana qədər o günün dünyası yalnız bir hökuməti tanıyırdı və bu da İran idi. Qalanları ölkələr yox, şəhərlərdi! Roma şəhəri, Afina və ya Konstantinopol. Özlərini Harunun və ya Aminin və Mamunun hökmünə qarşı saymadılar. Buna görə Mamun, İmam Rza ilə döyüşmək üçün bütün xristian, yəhudi və zərdüşt din xadimlərinə Mərvdə toplaşmağı və İmam Rza ilə mübahisə etməyi əmr edir. Hamısı Mamuna itaət edirdilər. Lakin mübahisədən sonra İmam Rza'ya itaət etdilər. Bu şəkildə İmam Rza (ə) rəhbərliyi Mamun rəhbərliyinin hüdudlarından kənara çıxdı. Rəsmi təşkilat Mamounun əlində olmasına baxmayaraq, İmam Rza'nın qeyri-rəsmi təşkilatı bütün dünyada təmsil olundu və bugünkü İmamzadə bu izzəti göstərir. Yalnız İmam Rza deyil, İmam Əli (ə) da vahid dünya hökumətinə sahib idi. Roma, Avropa və bütün Asiya yəqin rəsmi və hökumət təşkilatları olsa da, əslində İmam Əlinin rəhbərliyinə tabe idilər. İslam Peyğəmbəri Mədinədə olmasına baxmayaraq, o zaman bütün rəsmi hökumətlər tabe idi. Əsasən, ilk peyğəmbərlərin mənası bütün dünyaya göndərilməsidir! Vahid dünya hökumətini yaratmaq. Və imamət məqamına çat. İbrahim, Musa və İsa ilahi vəhy ilə peyğəmbərliyə göndərildi, lakin cəmiyyətə qəbul olunduqda dünya hökumətləri onların qarşısında təvazökar oldu və lider oldular və vahid bir millət olduq. İran, müəyyən bir coğrafiyada görünsə də: Britaniya tərəfindən əhatə edilmiş, ABŞ, Avropa və Asiya tərəfindən idarə edilmişdir. Bəzi cinlərin müqaviməti də sona çatır.